کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاآهو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پاآهو
/pā'āhu/
معنی
۱. نوعی گچبری در سقف یا دیوار خانه.
۲. (صفت) ششگوشه؛ مسدس.
۳. خانۀ عاریت؛ دنیا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پاآهو
لغتنامه دهخدا
پاآهو. (اِ مرکب ) آهوپا. به اصطلاح بنایان ، خانه ٔ شش پهلو. (جهانگیری ) : زین دیو وفا چرا طمع داری همچون من از این بنای پاآهو؟ ناصرخسرو.و این قلب آهوپاست . خانه ٔ مسدّس یا مقرنس . و رجوع به آهوپای شود.
-
پاآهو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آهوپا› [قدیمی، مجاز] pā'āhu ۱. نوعی گچبری در سقف یا دیوار خانه.۲. (صفت) ششگوشه؛ مسدس.۳. خانۀ عاریت؛ دنیا.
-
جستوجو در متن
-
آهوپا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] 'āhupā ۱. تندرو؛ تیزرفتار؛ آنکه مانند آهو بدود و فرار کند.۲. (اسم) ‹آهوپای، پاآهو› نوعی گچبری برجسته در سقف یا دیوار خانه؛ مقرنس.۳. خانۀ ششگوشه؛ خانۀ ششضلعی: ◻︎ ای همایونبنای آهوپای / آهویی نانهاده در تو خدای (ابوالفرج رو...
-
آهوپا
لغتنامه دهخدا
آهوپا. (ص مرکب ، اِ مرکب ) آهوپای . بنا یا خانه ٔ آهوپای ؛ خانه ٔ شش پهلو. خانه ٔ مسدس . خانه ٔ شش ضلعی . خانه ٔ مسدس الاضلاع : ای مبارک بنای آهوپای آهویی در تو نافریده خدای . ابوالفرج رونی . || گچ بریهای برجسته بر آسمانه ٔ خانه آویخته چون پای آهو. م...