کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يَوْمَئِذٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
يَوْمَئِذٍ
فرهنگ واژگان قرآن
در آن روز - آن روز است كه - آن روز- درآن هنگام - درآن وقت - درآن موقعیت
-
واژههای مشابه
-
یومئذ
لغتنامه دهخدا
یومئذ. [ ی َ م َ ءِ ذِن ْ ] (ع ق مرکب ) در این روز و در این هنگام و در آن زمان و در آن هنگام . (ناظم الاطباء).به معنی امروز است . (آنندراج ). آن روز. (مهذب الاسماء). آن روز و در آن روز. (دهار). و رجوع به یوم شود.
-
يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
در آن روز به آنان پشت کرده از این سو به آن سو فرار کند (ولی از هر سو می رود برگردانده می شود. جزمش به دلیل شرط شدن برای جمله بعدی است)
-
جستوجو در متن
-
دِينَهُم
فرهنگ واژگان قرآن
دینشان - جزایشان (عبارت "يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ ﭐللَّهُ دِينَهُمُ ﭐلْحَقَّ " یعنی : در آن روز خدا جزايي كه به حق است به طور كامل به آنان مىدهد)
-
غَبَرَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
غبار و کدورت (که در عبارت "وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ " منظور نشانههاي غم و اندوهي است که چون غباري چهره شان را فرا گرفته )
-
ناضرة
لغتنامه دهخدا
ناضرة. [ ض ِ رَ ] (ع ص ) تأنیث ناضر. رجوع به ناضر شود. || درخشنده . تابان . قوله تعالی : وجوه یومئذ ناضرة؛ ای مشرقة. (ناظم الاطباء).
-
يُغْنِيهِ
فرهنگ واژگان قرآن
او را بي نياز مي کند (عبارت " لِکُلِّ ﭐمْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ " يعني : در آن روز هركسى از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول مىكند به نحوي که از پرداختن به کار ديگر او را بي نياز مي کند [تا جايى كه نمىگذارد به چيز ديگرى بپرد...
-
يَمُوجُ
فرهنگ واژگان قرآن
موج می زند ( عبارت "وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ" یعنی : در آن روز كه برخى با برخى ديگر درهم و مخلوط موج مىزنند، رهايشان مىكنيم)
-
مستبشرة
لغتنامه دهخدا
مستبشرة. [ م ُ ت َ ش ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث مستبشر که نعت فاعلی است از استبشار. شادان . شادشونده : وجوه یومئذ مسفرة. ضاحکة مستبشرة. (قرآن 38/80 و 39). و رجوع به استبشار شود.
-
لاخ
لغتنامه دهخدا
لاخ . (ع ص ) کج دهن (مشتقة من الالخی و بتثلیث الخاء) روی حدیث ابن عباس فی قصة اسماعیل و هاجر علیهما السلام و الوادی یومئذ لاخ . (منتهی الارب ).
-
مشترک
لغتنامه دهخدا
مشترک . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) شرکت دارنده در چیزی . کسی که با دیگری در ملکی شریک است . انباز. شریک : فاًنّهم یومئذ فی العذاب مشترکون . (قرآن 33/37). || کسی که مجله ای یا روزنامه ای را برای مدت شش ماه یا یک سال آبونمان شود. ج ، مشترکین .
-
الملک
لغتنامه دهخدا
الملک . [ اَ م ُ ک ُ لِل ْ لاه ] (ع جمله ٔ اسمیه ) (مثل ) پادشاهی خدای راست . مأخوذ از آیه ٔ «والملک یومئذ ﷲ» (قرآن 56/22). یا آیاتی نظیر آنست . رجوع به ملک شود.
-
متحرف
لغتنامه دهخدا
متحرف . [ م ُ ت َ ح َرْ رِ ] (ع ص ) برگردنده و میل کننده . (آنندراج ). واپس شونده و جاخالی کننده . (از اقرب الموارد): و من یولهم یومئذ دبره الا متحرفاً لقتال . || متغیر و واژگون . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).