کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يَمُوجُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
يَمُوجُ
فرهنگ واژگان قرآن
موج می زند ( عبارت "وَتَرَکْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ" یعنی : در آن روز كه برخى با برخى ديگر درهم و مخلوط موج مىزنند، رهايشان مىكنيم)
-
جستوجو در متن
-
ترهوک
لغتنامه دهخدا
ترهوک . [ ت َ رَ وُ ] (ع مص ) جنبان رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : مر فلان یترهوک ؛ ای کانه یموج فی مشیته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
هامج
لغتنامه دهخدا
هامج . [ م ِ ] (ع ص ) آنچه گذاشته و ترک کرده باشند به طوری که یکی در دیگری درآید. (منتهی الارب ). (ناظم الاطباء). المتروک یموج بعضه فی بعض کالغنم بلاراع و العسکر بلاقائد. (اقرب الموارد). || همج هامج ؛ گرسنگی بسیار سخت ، توکید است مانند لیل لائل . (من...
-
حاجب
لغتنامه دهخدا
حاجب .[ ج ِ ] (اِخ ) هبةاﷲبن حسن مکنی به ابوالحسن . ابن الانباری نام او را در طبقات النحویین آورده است . وی ازافاضل اهل ادب ، و شاعری ملیح الشعر است . او راست :یا لیلة سلک ازمان بطیبها فی کل مسلک اذ ارتقی درج المسررة مدرکا ما لیس یدرک والبدر قد فضح ا...
-
ذوالقرنین
لغتنامه دهخدا
ذوالقرنین . [ ذُل ْ ق َ ن َ ] (اِخ ) خداوند دوشاخ . صاحب دوسر و در تحت عنوان اسکندربن فیلفوس شرح حال اسکندر مقدونی را ذکر کرده ایم . اینک برخی از افسانه های شرقی را که راجع به او و لقب او هست ذیلاً نقل میکنیم : بلعمی در ترجمه ٔ تاریخ طبری گوید: و این...
-
ذهب
لغتنامه دهخدا
ذهب . [ ذَ هََ ] (ع اِ) زر. طلا عقیان . ذَهبة. تبر. عسجد. سام . عین . نضر. ج ، اَذهاب ، ذُهوب . ذُهبان ، ذِهبان . یکی از اجساد کیمیاگران و ارباب صناعت کیمیا از آن بشمس کنایت کنند. (مفاتیح العلوم خوارزمی ) : من برون آیم به برهانها ز مذهبهای بدپاکتر ز ...