کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يَعْقُوبَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق ربعی مخزومی ، از نسل ابی ربیعةبن مغیره . شاعر و از مردم مدینه بود و در اغانی از او قصیده ای آمده است که بیت زیر از آن است :هل تعلمین وراء الحب منزلةتدنی الیک ، فاًن ّالحب اقصانی .یعقوب در حدود سال 200 هَ . ق . درگذشت ...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابراهیم بن یزید اسفراینی ، ملقب به حافظ. او راست : مستخرج ابی عوانة ونیز او مسند مسلم را مختصر کرده است . وفات یعقوب به سال 316 هَ . ق . بود. (از یادداشت مؤلف ). او در جستجوی حدیث به سیر و سیاحت در شام و مصر و عرا...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن زیدبن عبداﷲ حضرمی بصری ، مکنی به ابویوسف و ابومحمد. هشتمین قراء عشرة. (از معجم الادباء ج 7 ص 302). او در بصره به سال 117 هَ . ق . به دنیا آمد و در همان شهر به سال 205 هَ . ق . درگذشت . از خاندان علم و ادب عرب و اما...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن صباح بن عمران بن اسماعیل ... کندی . حکیم مشهور، ملقب به فیلسوف العرب و مکنی به ابویوسف . از اعاظم فلاسفه و اشهر اطبا و ریاضی دانان عرب بود. نیاکان او در جاهلیت همه از پادشاهان عرب و در اسلام از رؤسا و فرمانروایان ...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن محمدبن موسی بن سلام بن حُشتن بن ورد خراسانی . محدث است و پیش از سال 400 هَ . ق . درگذشته است . (از تاج العروس ).
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن رافع مزنی ، مکنی به ابوالمعانی . از گویندگان دوران بنی عباسی بود و در حدود سال 180 هَ . ق . درگذشت . پسر او نیز شاعر بود و ابوالبدح نامیده می شد. (از اعلام زرکلی ).
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن بدران بن منصور دمشقی (یا مصری ) تقی الدین جرائدی ، مکنی به ابویوسف . متوفا به سال 688 هَ . ق . او راست : 1- حل الرموز فی القرائة. 2- کشف الرموز، در شرح قصیده ٔ حرزالامانی . (از یادداشت مؤلف ). او در دمشق به دنیا آمد و در ق...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن حلفا (حلفی )، یا یعقوب صغیر. یکی دیگر از 12 حواری است که پسر حلفی و مریم بود. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن داودبن عمر سلمی ، مکنی به ابوعبداﷲ. نویسنده و از وزرای بزرگ و کاتب ابراهیم بن عبداﷲبن حسن مثنی بود. چون ابراهیم برضد منصور قیام کرد و کشته شد یعقوب به زندان افتاد ولی پس از وفات منصور آزاد شد و در نزد مهدی مقامی والا یافت و...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن ربیع، برادر فضل ربیع و حاجب ابوجعفر منصور. کاتب بود و به عربی شعر گفته و دیوان او سی ورقه است . (از ابن ندیم ). شاعر ظریف بغدادی و برادر فضل بود و بیشتر اشعارش را در سوک کنیزی به نام «ملک » می سرود. هارون الرشید پیش از رسید...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن زبدی . یکی از دوازده حواری عیسی علیه السلام . (یادداشت مؤلف ). یعقوب کبیر یکی از حواریون است که پسر زبدی و سلومه بود. وی برای یوحناکاتب انجیل بود. (از قاموس کتاب مقدس ) : یعقوب این فراست دورانش دید گفتابر پاکی مسیح چو تو م...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن سعید. محدث است از یعقوبیان . (منتهی الارب ).
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن سفیان بن جوان فارسی فسوی ، مکنی به ابویوسف . از بزرگترین حافظان حدیث و از شهر فسای ایران بود. در حدود سی سال برای طلب حدیث جلای وطن کرد و از بیش از هزار تن از اهل حدیث روایت نمود و به سال 277 هَ . ق . در بصره درگذشت . او را...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن سقلاب مقدسی مشرقی ملکی ، ملقب به موفق الدین . از مشاهیر پزشکان و دانشمندان هیأت و نجوم بود و مذهب مسیحی داشت در دربار نورالدین شهید خدمت کرد و چون به زبان یونانی تسلط داشت درباره ٔ تألیفات جالینوس مطالعه و تحقیق نمود. وی ...
-
یعقوب
لغتنامه دهخدا
یعقوب . [ ی َ ] (اِخ ) ابن سلیمان اسفراینی شافعی ، مکنی به ابویوسف . متوفا به سال 488 هَ . ق . او راست : 1- بدایعالاخبار و روایعالاشعار. 2- محاسن الادب و اجتناب الریب . 3- سیرالخلافة. 4- شرائطالخلافة. 5- المستظهری ، در امامت و شرایط خلافت . (یادداشت ...