کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يَسْرِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
یسر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] yosr درختی با دانههای سیاه، سخت، و خوشبو که از آن تسبیح درست میکنند.
-
يَسِّرْ
فرهنگ واژگان قرآن
آسان کن
-
يُسْرَ
فرهنگ واژگان قرآن
آسان - آساني
-
یسر
لهجه و گویش تهرانی
فریاد کردن،هجوم بردن
-
گل یسر
لغتنامه دهخدا
گل یسر. [ گ ُ ل ِ ی ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گیاهی است که از دانه ٔ آن روغن گیرند. این دانه در عربی بنام محلب خوانده میشود. گل یسر، گلی است از خانواده ٔ مرینگ و گل آن سرخ یا سفید و بشکل خوشه ای قرار گرفته و به نام گل خوشه ای خوانده میشود. بان عرب...
-
یسر کشیدن
لغتنامه دهخدا
یسر کشیدن . [ ی َ س َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) یرش بردن و حمله آوردن و باشتاب و تغیر به سوی کسی روی آوردن است . (فرهنگ لغات عامیانه ).و رجوع به ترکیب یسل کشیدن در ذیل ماده ٔ یسل شود.
-
قره یسر
لغتنامه دهخدا
قره یسر. [ ق َ رَ ی ِ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 36000 هزارگزی شمال خاوری کلاله . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 250 تن . آب آن از رودخانه ٔ زاو و قودنه و محصول آن غلات ...
-
اللهم یسر و لاتعسر
لغتنامه دهخدا
اللهم یسر و لاتعسر. [ اَل ْ لا هَُ م ْ م َ ی َس ْ س ِ وَت ُ ع َس ْ س ِ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ دعایی ) خدایا آسانی ده و دشخواری مفرمای . بارالها آسان کن و دشوار مکن .
-
واژههای همآوا
-
يَسِّرْ
فرهنگ واژگان قرآن
آسان کن
-
يُسْرَ
فرهنگ واژگان قرآن
آسان - آساني
-
يُصِرُّ
فرهنگ واژگان قرآن
اصرار و پا فشارى مىكند (عبارت "ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا" یعنی : آن گاه از روى سركشى و تكبّر چنان كه گويى آن را نشنيده است[بر كفر، عناد، دشمنى و مخالفتش] پافشارى مىكند)
-
جستوجو در متن
-
یسارة
لغتنامه دهخدا
یسارة. [ ی َ رَ ] (ع مص ) یسر. (ناظم الاطباء). رجوع به یسر شود. || اندک شدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ).
-
یسرت
لغتنامه دهخدا
یسرت . [ ی ُ رَ ] (ع اِمص ) یسر. یسره . (یادداشت مؤلف ). رجوع به یسر و یسرة شود.
-
سهولت
واژگان مترادف و متضاد
آسانی، سادگی، یسر ≠ اشکال، دشواری، صعوبت