کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
يَتَجَرَّعُهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
يَتَجَرَّعُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
جرعه جرعه آن را سر ميکشد
-
يَتَجَرَّعُهُ
فرهنگ واژگان قرآن
جرعه جرعه و دائم مي نوشد (کلمه تجرّع به معناي نوشيدن به طور جرعه جرعه و دائم است )
-
جستوجو در متن
-
تعبب
لغتنامه دهخدا
تعبب . [ ت َ ع َب ْ ب ُ ] (ع مص ) ستهیدن در خوردن نبیذ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). الحاح در نوشیدن شراب . (از اقرب الموارد): ترکته یتعبب النبیذ؛ ای یتجرعه ُ بکثرة. (اقرب الموارد).
-
تجرع
لغتنامه دهخدا
تجرع . [ ت َ ج َرْ رُ ] (ع مص ) فروخوردن خشم و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان عادل بن علی ). فروخوردن خشم . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || جرعه جرعه خوردن آب و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظ...