کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
proper time
ویژهزمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلۀ زمانی بین دو رویداد که در یک مکان رخ داده باشند
-
proper length
ویژهطول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] طولی از هر جسم که در چارچوب همراه جسم اندازهگیری میشود
-
eigenspace
ویژهفضا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در مورد ویژهمقدار λ از عملگر خطی T بر روی فضای بُرداریV، زیرفضایی از V که بهوسیلۀ ویژهبُردارهای متناظر با λ تولید میشود
-
eigenmatrix
ویژهماتریس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ماتریسی قطری متشابه با یک ماتریس مفروض
-
eigenvalue, characteristic value, characteristic root, characteristic number
ویژهمقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای تبدیل خطی T بر روی فضای بُرداری V، نردهای مانند λ که به ازای بُردار ناصفری از V مانند TV= λ v ،v
-
topical meeting
ویژههَمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نوعی گردهمایی که بهمنظور خاصی برای بررسی یکی از مسائل روز تشکیل میشود و معمولاً تعداد محدودی متخصص در آن شرکت میکنند
-
specific ionization
یونش ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تعداد زوجیونهای ایجادشده در واحد طول مسیر ذرۀ پرانرژی در ماده متـ . ضریب یونش ionization coefficient ضریب یونش کل total ionization coefficient
-
clientele agency
کارگزاری ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بخشی از دستگاه دولت که برای ارائۀ خدمات به گروههای اجتماعی و اقتصادی خاص تأسیس میشود
-
special interest tour
گشت ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتی که برای علاقهمندان به موضوعی خاص طراحی میشود
-
resistivity
مقاومت ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مقاومت الکتریکی واحد طول مادهای که مساحت مقطع آن برابر واحد سطح باشد
-
particular scale
مقیاس ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نسبت یک فاصلۀ بسیار کوتاه بر روی نقشه در هر نقطه و در هر جهت به طول بیضوی که در تهیۀ نقشه از آن استفاده شده است متـ . مقیاس نسبی relative scale
-
special area
منطقۀ ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] منطقهای در دریا که به دلیل شرایط بومشناختی و اقیانوسشناختی و حجم تردد نیاز به اجرای روشهای خاص برای پیشگیری از آلودگی دارد
-
به ویژه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) beviže = ویژه 〈 بهویژه
-
ویژه داشتن
لغتنامه دهخدا
ویژه داشتن . [ ژَ / ژِ ت َ ] (مص مرکب ) خالص نگه داشتن . پاک نگه داشتن . || از خواص و ندما داشتن . در عداد خاصان آوردن . || مصون داشتن . رجوع به ویژه (ص ، ق ) شود.
-
ویژه شدن
لغتنامه دهخدا
ویژه شدن . [ ژَ/ ژِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خلوص . پاک شدن . خالص شدن .