کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ویژه کردن
لغتنامه دهخدا
ویژه کردن . [ ژَ / ژِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خالص کردن . بی آمیزش ساختن . اخلاص . (ترجمان القرآن ). پاک و خالص کردن : جهان ویژه کردم ز پتیاره هابسی شهر کردم بسی باره ها. فردوسی .جهان ویژه کردم به بُرّنده تیغچرا دارد از من به دل شاه ریغ؟ فردوسی .|| خاص ک...
-
special delivery, distribution spéciale (fr.)
توزیع ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرایند توزیعی که شامل همۀ انواع مرسولات پُستی نمیشود، بلکه دربرگیرندۀ یک یا چند نوع مرسولۀ خاص است
-
special warfare
جنگ ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ اقدامات و فعالیتهای نظامی شامل سه نوع جنگ نامنظم، عملیات ناظر بر گسترش نیروها، پدافند داخلی و جنگ روانی
-
specific permeability
تراوایی ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تراوایی بستر یک رود که برابر است با حاصلِضرب یک عدد ثابت در مربع قطر حفرههای آن
-
تراورس ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند ویژه
-
free pass
پروانۀ ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برگهای که با آن مأموران موظف میتوانند در محوطۀ مترو و راهآهن عبورومرور نمایند یا بهرایگان با وسایل نقلیۀ ریلی، همراه با خانواده، مسافرت کنند
-
open ticket
بلیت ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بلیتی بدون تاریخ اعتبار معین و بدون محدودیت تاریخ استفاده
-
dedicated runway
باند ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] باند مجهز اصلی در فرودگاه
-
privilege
حق ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] حقی مبتنی بر مجموعهای از حقوق و قوانین که به بعضی از کاربران داده میشود تا بتوانند بر روی سامانۀ عامل عملیات خاصی را اجرا کنند
-
خدمات ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← خدمات ویژۀ مهمان
-
exclusive lane
خط ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خط عبوری برای وسایل نقلیۀ مجاز که با موانعی از راه اصلی جدا میشود
-
رستوران ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← غذاخوری ویژه
-
specific humidity
رطوبت ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسبت جِرم بخار آب موجود در سامانهای از هوای مرطوب به کل جرم آن
-
speciality restaurant
غذاخوری ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوریای که در ارائۀ غذاهای خاص مانند غذاهای دریایی یا غذاهای برگرفته از مکاتب آشپزی خاص از قبیل غذای مکزیکی یا هندی تخصص دارد متـ . رستوران ویژه
-
ویژه نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~. مِ) (اِمر.) شماره ای از یک نشریة اد واری (ماهنامه یا هفته نامه ) که به موضوع خاصی اختصاص دارد.