کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویرانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ویرانه
/virāne/
معنی
جای خراب و ویران.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بایر، بیغوله، خرابه، طلل، مخروبه، ناآباد، ویران ≠ آباد، معمور
دیکشنری
ruins, wreckage
-
جستوجوی دقیق
-
ویرانه
واژگان مترادف و متضاد
بایر، بیغوله، خرابه، طلل، مخروبه، ناآباد، ویران ≠ آباد، معمور
-
ویرانه
لغتنامه دهخدا
ویرانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص ، اِ) جای خراب . ویران . خراب . خرابه . غیرمسکون : که این خان ویرانه آباد کردکه چرخش نه بی بوم و بنیاد کرد. (شاهنامه ، ملحقات ص 13 بیت 258).گنج تو را فقر تو ویرانه بس شمع تو را ظل تو پروانه بس . نظامی .زهد غریب است به میخانه...
-
ویرانه
لغتنامه دهخدا
ویرانه . [ ن ِ ](اِخ ) دهی است جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه ٔ شهرستان دماوند در 36 کیلومتری جنوب خاوری دماوند و 14 هزارگزی کیلان . راه فرعی دارد. سکنه ٔ آن 280 تن و آب آن از قنات و فاضلاب رودخانه ٔ سرخده و محصول آن غلات ، بنشن ، مختصر قیسی و شغل اهال...
-
ویرانه
لغتنامه دهخدا
ویرانه .[ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
ویرانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) خرابه .
-
ویرانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹بیرانه› virāne جای خراب و ویران.
-
ویرانه
دیکشنری فارسی به عربی
خراب
-
واژههای مشابه
-
نیم ویرانه
لغتنامه دهخدا
نیم ویرانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب )که نه چندان معمور و آباد است نه متروک : از آن پیش کآیین بتخانه بودیکی گنبد نیم ویرانه بود.نظامی .
-
گنج و ویرانه
فرهنگ گنجواژه
ظرف و مظروف، محل یافتن چیزی پر ارزش، متضاد.
-
خراب و ویرانه
فرهنگ گنجواژه
خراب.
-
جستوجو در متن
-
خرابه
فرهنگ واژههای سره
ویرانه
-
بیرانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] birāne = ویرانه
-
خرابه
فرهنگ فارسی معین
(خَ بِ) [ ع . خرابة ] (اِ.) ویرانه ، ویرانة به جا مانده از آبادی .