کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وگ
واژهنامه آزاد
قورباغه - کلیه - قلوه
-
جستوجو در متن
-
veg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وگ
-
wog
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وگ
-
زونگل
لغتنامه دهخدا
زونگل . [ زَ وَگ ُ ] (اِ) زنگ و جرس کوچک و زنگوله . || نام نوایی از موسیقی . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
-
داروگ
واژهنامه آزاد
درواقع دار+وگ که معنی قورباغه درختی رو میدهد و مازندرانی ها اعتقاد دارن هر گاه داروگ بخواند باران می بارد
-
ریزه وندگلین
لغتنامه دهخدا
ریزه وندگلین . [ زِ وَگ َ ] (اِخ ) نام طایفه ای است در دهستان باوندپور بخش مرکزی شاه آباد، بین حسن آباد چهارزبر و تنگ شوهان . تابستانها ساکن و زمستانها به گرمسیر ریزوند گیلان غرب می روند. دارای 260 تن سکنه . شغل آنها زراعت دیم در ییلاق و گله داری است...