کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وکاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وکاء
معنی
(وِ) [ ع . ] (مص م .) بار را با دو دست برداشتن و بلند کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وکاء
لغتنامه دهخدا
وکاء. [ وِ ] (ع اِ) بند مشک و جز آن . (مهذب الاسماء). بند سر مشک و جز آن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر چیزی که سر آن بسته میشود از ظرف و جز آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
وکاء
لغتنامه دهخدا
وکاء. [ وِ ] (ع مص ) مواکأة: واکاء علی یدیه ؛ تحامل علیهما و رفعهما و مدهما فی الدعاء. (از اقرب الموارد). رجوع به مواکاة شود.
-
وکاء
فرهنگ فارسی معین
(وِ) [ ع . ] (مص م .) بار را با دو دست برداشتن و بلند کردن .
-
جستوجو در متن
-
اوکیه
لغتنامه دهخدا
اوکیه . [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ وکاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وکاء شود.
-
وکی
لغتنامه دهخدا
وکی . [ وَک ْی ْ ] (ع مص ) بستن به وکاء سر مشک را. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
مهار
لغتنامه دهخدا
مهار. [ م َ ] (اِ) قسمتی که در هواپیما بالها را به هم وصل می کند . || (اصطلاح پزشکی ) چین جلدی موجود در سطح تحتانی آلت مرد در خط وسط در مجاورت شیار حشفه ای -قلفه ای که در حقیقت دیواره ای است که شیار حشفه ای -قلفه ای را به دو قسمت چپ و راست تقسیم می ک...
-
ماهار
لغتنامه دهخدا
ماهار. (اِ) به معنی مهار شتر است و آن به منزله ٔ عنان باشد مر شتر را. (برهان ). به معنی مهار است ومهار شتر. (انجمن آرا) (آنندراج ). مهار شتر، اما مهار در فارسی رسن شتر را گویند که ساربان گیرد و به تازی مِهار به معنی چوبی که در بینی شتر کنند و رسن را ...