کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وَرْدُمْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وَرْدُمْ
لهجه و گویش گنابادی
wardom در گویش گنابادی یعنی تحت فرمان ، آماده اجرای دستور ، آماده فرمانبرداری
-
جستوجو در متن
-
بادافراه
لغتنامه دهخدا
بادافراه . [ اَ ] (اِ مرکب ) مخفف بادآفراه . (فرهنگ نظام ). بمعنی بادآفراه است که جزا و مکافات بدی باشد. (برهان ). عقوبت باشد و پاداش ضد بادافراه است . (معیار جمالی ). مکافات بدیست . (آنندراج ). عقوبت و پاداش بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 423). مکافات...
-
پاداشن
لغتنامه دهخدا
پاداشن . [ ش َ ] (اِ) پاداش . پاداشت : دهد ولی ّ ترا کردگار پاداشن دهد عدوی ترا روزگار بادافراه . فرخی .شتابکارتر از باد وقت پاداشن درنگ پیشه تر از کوه وقت بادافراه . فرخی .خلق را داند کرد او مهی و داند داشت چه به پاداشن نیک و چه ببد بادافراه . فرخی ...