کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وَحْدَهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وَحْدَهُ
فرهنگ واژگان قرآن
او يكي است - تنها او
-
واژههای مشابه
-
وحدة
لغتنامه دهخدا
وحدة. [ وَ ح ِ دَ ] (ع ص ) مؤنث وحد. زن یگانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به وحد شود.
-
وحدة
لغتنامه دهخدا
وحدة. [ وَ دَ ](ع مص ) وحادة. وحودة. وحود. وحد. حدة. تنها و یکتا ماندن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). یگانه شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). یکی بودن . (آنندراج ). || (اِمص ) یگانگی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). یکتایی . || تنهایی . (آن...
-
وحدة
دیکشنری عربی به فارسی
پيمانه , واحد , يکه , يگانگي , وحدت
-
نسیج وحده
فرهنگ فارسی معین
(نَ س وَ دَ) [ ع . ] (ص مر.) یکتا، بی همتا، بی مانند.
-
نسیج وحده
لغتنامه دهخدا
نسیج وحده . [ ن َ ج ِ وَ دِه ْ ] (ع ص مرکب ) بی همتا. بی نظیر. بی کفو. واحد عصره . قریع قومه . بی نظیر در علم و جز آن . بی قرین . تک بافت . یگانه ٔ روزگار. که قالب نقش او را یک بار به کار برده و سپس شکسته و تباه کرده باشند. (یادداشت مؤلف ) : چراغ گو...
-
الحفاظ علي وحدة الأرضي
دیکشنری عربی به فارسی
حفظ يکپارچگي ارضي
-
واژههای همآوا
-
وهده
فرهنگ فارسی معین
(وَ دِ) [ ع . وهدة ] (اِ.) زمین پست و هموار. ج . وهاد.
-
وهده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: وهدَة، جمع: وِهاد] [قدیمی] vahde زمین پست؛ گودال.
-
جستوجو در متن
-
یگانگی
دیکشنری فارسی به عربی
زواج , وحدة
-
وحدت
دیکشنری فارسی به عربی
وحدة ، اِتِّحادٌ
-
پیمانه
دیکشنری فارسی به عربی
بوشل , وحدة