کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وؤول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وؤول
لغتنامه دهخدا
وؤول . [ وُ ئو ] (ع مص ) پناه گرفتن به جایی یا به کسی . (اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || رهایش جستن و بشتافتن به سوی جایی . (اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
رهایش
لغتنامه دهخدا
رهایش . [ رَ ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از رستن و یا رهیدن (ماده ٔ مضارع ره ). (از یادداشت مؤلف ). رهادن . (ناظم الاطباء). || نجات . خلاص . آزادی . خلاصی . (ناظم الاطباء) : چو ماهی به سینه درون جان توچنان می زبهر رهایش طپد. ناصرخسرو.برآسمان ز کسوف سیه ر...