کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وول خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وول خوردن
لغتنامه دهخدا
وول خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) جنبیدن . تکان خوردن . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). || در هم تپیدن و چپیدن (جمعیت ). (فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
وول وول
لغتنامه دهخدا
وول وول . (اِ مرکب ) جنبش . حرکت . تکان .
-
جستوجو در متن
-
wiggle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، وول خوردن، لولیدن، جنبیدن
-
قِر قَجَلى
لهجه و گویش بختیاری
qer-gajali ناآرامى، وُول خوردن.
-
wobbled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان خوردن، تلو تلو خوردن، وول خوردن، لنگ بودن، جنبیدن، مردد بودن، مثل لرزانک تکانخوردن، لق بودن
-
wiggling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
wiggling، تکان دادن، وول خوردن، لولیدن، جنبیدن
-
wiggles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لگد زدن، تکان دادن، وول خوردن، لولیدن، جنبیدن
-
wobble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، لنگی چرخ، تلو تلو خوردن، وول خوردن، لنگ بودن، جنبیدن، مردد بودن، مثل لرزانک تکانخوردن، لق بودن
-
wobbles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، لنگی چرخ، تلو تلو خوردن، وول خوردن، لنگ بودن، جنبیدن، مردد بودن، مثل لرزانک تکانخوردن، لق بودن
-
حرکت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جنبیدن، تکان خوردن، وول خوردن ≠ ساکنشدن ۲. کوچ کردن، کوچیدن، جابهجا شدن، نقلمکان کردن ≠ ماندن ۳. به راه افتادن، رهسپارشدن، عزیمت کردن ۴. فعال شدن، تحرکداشتن
-
اول
لغتنامه دهخدا
اول . [ اَو وَ ] (ع اِ ص ، ق ) نخستین . (کشاف اصطلاحات الفنون ).نخست نقیض آخر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (غیاث اللغات ). آغاز. (کشاف اصطلاحات الفنون ). یکم . آغاز کار. (زمخشری ). اصل آن اوأل بر وزن افعل مهموزالاوسط ...