کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ونگ زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ونگ زدن
معنی
( ~. زَ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - بانگ زدن ، آواز دادن . 2 - داد و فریاد کردن (کودک مخصوصاً). 3 - گریستن توأم با داد و فریاد.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
tantrum
-
جستوجوی دقیق
-
ونگ زدن
لغتنامه دهخدا
ونگ زدن . [ وَ / وِ زَ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، آهسته و نامفهوم چیزی را به کسی گفتن . || ونگ ونگ کردن .
-
ونگ زدن
لغتنامه دهخدا
ونگ زدن . [ وَ / وِ زَ دَ ] (مص مرکب )در تداول ، بانگ زدن با گریه . آواز دادن . زار زدن .
-
ونگ زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - بانگ زدن ، آواز دادن . 2 - داد و فریاد کردن (کودک مخصوصاً). 3 - گریستن توأم با داد و فریاد.
-
واژههای مشابه
-
وِنگ
لهجه و گویش تهرانی
صدای ضعیف، صدای بچه گریه
-
وِنگ
لهجه و گویش بختیاری
veng گیج.
-
ونگ و ونگ کردن
لغتنامه دهخدا
ونگ و ونگ کردن . [ وَ / وِ گ ُ وَ / وِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ونگ ونگ کردن .
-
ونگ و ونگ
لغتنامه دهخدا
ونگ و ونگ . [ وَ / وِ گ ُ وَ / وِ ] (ترکیب عطفی ، اِ صوت مرکب ) در تداول ، ناله ٔ توأم باگریه . زاری همراه گریه . آوای گریه ٔ ممتد و آهسته .
-
ونگ و وونگ
فرهنگ گنجواژه
سر و صدا.
-
جستوجو در متن
-
شغال
لغتنامه دهخدا
شغال . [ ش َ / ش ُ ] (اِ) نام حیوانی از نوع سگ و برزخ میان روباه و گرگ ، و گویند این حیوان در زمان انوشیروان بهم رسید. (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکال . اهل تبرستان شال خوانند. (از آنندراج ). حیوانیست که یک نوع آن مخصوصا...