کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ومضة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ومضة
معنی
چشمک زدن , سوسو زدن , تجاهل کردن , ناديده گرفته , نگاه مختصر , چشمک
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ومضة
دیکشنری عربی به فارسی
چشمک زدن , سوسو زدن , تجاهل کردن , ناديده گرفته , نگاه مختصر , چشمک
-
واژههای همآوا
-
ومذة
لغتنامه دهخدا
ومذة. [ وَ ذَ ] (ع اِ) سپیدی بی آمیغ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
نادیده گرفته
دیکشنری فارسی به عربی
ومضة
-
سوسو زدن
دیکشنری فارسی به عربی
ومضة , وميض
-
چشمک
دیکشنری فارسی به عربی
ومضة , وميض
-
تجاهل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احمل , ومضة
-
نگاه مختصر
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة , ومضة
-
چشمک زدن
دیکشنری فارسی به عربی
بريق , قوقع , مضرب , ومضة
-
نبضة
لغتنامه دهخدا
نبضة. [ ن َ ض َ ] (ع اِ) یک جنبش رگ . (ناظم الاطباء). یقال : «رأیت ومضة برق کنبضة عِرق ». رجوع به نبض شود.