کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولیمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ولیمه
/valime/
معنی
مهمانیای که به مناسبت عروسی، بازگشت از سفر زیارتی، تولد فرزند، یا خرید خانه و مانند آن میدهند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سور، ضیافت، عروسی، عیش، مهمانی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ولیمه
واژگان مترادف و متضاد
سور، ضیافت، عروسی، عیش، مهمانی
-
ولیمه
لغتنامه دهخدا
ولیمه . [ وَ م َ / م ِ ] (از ع ، اِ) ضیافت عروسی . ضیافت شادی و کتخدایی . (آنندراج ) (غیاث ). طعام عروسی . (مهذب الاسماء). مهمانی عروسی . (منتهی الارب ). طعام عروسی ، یا هر طعامی که برای گروهی دعوت یاغیر دعوت تهیه و ساخته میشود، و گویند هر طعامی که ب...
-
ولیمه
فرهنگ فارسی معین
(وَ مِ یا مَ) [ ع . ولیمة ] (اِ.) مهمانی ، غذایی که در جشن و مهمانی می دهند.
-
ولیمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ولیمَة، جمع: وَلائِم] valime مهمانیای که به مناسبت عروسی، بازگشت از سفر زیارتی، تولد فرزند، یا خرید خانه و مانند آن میدهند.
-
جستوجو در متن
-
ولائم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ وَلیمَة] [قدیمی] valā'em = ولیمه
-
ولائم
لغتنامه دهخدا
ولائم . [ وَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ ولیمة. (اقرب الموارد). رجوع به ولیمة شود.
-
ولایم
لغتنامه دهخدا
ولایم . [ وَ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ ولیمة. (اقرب الموارد). رجوع به ولائم و ولیمة شود.
-
سور دادن
واژگان مترادف و متضاد
میهمانی دادن، ولیمه دادن ≠ سورچرانی کردن، سور چراندن
-
شیلان،() کشی،() کشان
لهجه و گویش تهرانی
ولیمه،سور اسمگذاری و یا کسب جواز
-
ضیافت
واژگان مترادف و متضاد
بزم، پذیرایی، جشن، مهمانی، میهمانی، ولیمه
-
مهمانی
واژگان مترادف و متضاد
جشن، سور، ضیافت، میهمانی، ولیمه ≠ میزبانی
-
سلطان حقی
لهجه و گویش تهرانی
ولیمه زن به زنهای همسایه بخاطر آشتی با شوهر
-
دق الحصیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] daqqolhasir ۱. بوریاکوبی.۲. (اسم) [مجاز] مهمانی و ولیمهای که در خانۀ نوساز بدهند.
-
زله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: زلَّة] [قدیمی] zalle ۲. ولیمه و مهمانی عروسی.۳. خوردنی و خوراکی که از مهمانی با خود میبردند.