کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولنگ و باز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ولنگ و باز
لغتنامه دهخدا
ولنگ و باز. [ وِ ل ِ / ل َگ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) رجوع به ولنگ و واز شود.
-
واژههای مشابه
-
چِر وِلِنگ
لهجه و گویش بختیاری
čer veleng گریه کودکان به صداى بلند.
-
ولنگ وباز
فرهنگ گنجواژه
برهنه، گشاد،بی حساب.
-
واژههای همآوا
-
ولنگ وباز
فرهنگ گنجواژه
برهنه، گشاد،بی حساب.
-
جستوجو در متن
-
ابوالمظفر
لغتنامه دهخدا
ابوالمظفر. [ اَ بُل ْ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) ابراهیم بن مسعودبن محمود غزنوی ملقب برضی ّالدّوله . ابوالفضل بیهقی در تاریخ خود آرد: خدای عز و جل ... سلطان معظم ولی النعم ابوالمظفر ابراهیم بن ناصردین اﷲ را در سعادت و فرّخی و همایونی بدارالملک رسانید و ت...
-
لنگ
لغتنامه دهخدا
لنگ . [ ل َ ] (ص )اَعرج . عَرجاء . آنکه پای او لنگد. آنکه لنگد. که یک پای کوتاه و یا شکسته دارد. شَل . آنکه یک پای کوتاه تر دارد. اکسح . ظالع. اَقزل . آنکه یک پای شکسته یا بریده یا خشک دارد. معیوب الرِجل . کسح . کسیح . کسحان . (منتهی الارب ) : چرخ چن...