کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شور و وَلا
فرهنگ گنجواژه
شور، حرکت، فعالیت
-
وَرز و وُلا
لهجه و گویش بختیاری
varz-o-volâ 1. مشتمال دادن، مالش دادن؛ 2. عمل آوردن گِل یا خمیر با دست.
-
حول و وَلا
فرهنگ گنجواژه
حرص،نگرانی .به حول و ولا افتادن.
-
هول و ولا
فرهنگ گنجواژه
1ـ تکاپو 2ـ دستپاچگی. تو هول و ولا افتادن=ترسیدن.
-
هول و ولا
واژهنامه آزاد
ولا. [ وَ ](اِ، از اتباع ) هول و ولا؛ هول و دلهره . اضطراب . (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
-
واژههای همآوا
-
ولع
واژگان مترادف و متضاد
آز، آزمندی، اشتیاق، حرص، شره، طمع، طمعکاری، میل، هوی ≠ بیمیلی
-
ولع
لغتنامه دهخدا
ولع. [ وَ ] (ع اِ) دروغ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).- ولع والع ؛ مبالغه است ، چنانکه عجب عاجب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
ولع
لغتنامه دهخدا
ولع. [ وَ ] (ع مص ) وَلَعان . سبک و خوار گردیدن . || دروغ گفتن . || ربودن . || ماادری ما ولعه ؛ نمیدانم چه چیز بازداشت او را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
ولع
لغتنامه دهخدا
ولع. [ وَ ل َ ] (ع مص )وَلوع . حریص و آزمند گردیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). به چیزی سخت دل بستن . (اقرب الموارد). || (اِمص ) حرص . (غیاث اللغات ). آز : گشت بی عاطفتی باز شروع یافت حرص و ولع و جهل شیوع . ایرج میرزا.|| فریفتگی . (غیاث اللغات )....
-
ولع
فرهنگ فارسی معین
(وَ لَ) [ ع . ] 1 - (اِ.) حرص و علاقه شدید به چیزی . 2 - (اِمص .) حرص ، آزمندی .
-
ولع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] vala' حرص و علاقۀ شدید به چیزی.
-
ولع
واژهنامه آزاد
آزمندی
-
ولع
واژهنامه آزاد
حرص و طمع شدید نسبت به چیزی
-
جستوجو در متن
-
مصادقت
واژگان مترادف و متضاد
صداقت، محبت، وداد، ولا