کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ولانه
لغتنامه دهخدا
ولانه . [ وَ / وِ ن َ / ن َ ] (اِ)جراحت و ریش . (آنندراج ) (برهان ) (انجمن آرا). جراحت .ریش . زخم . مخفف والانه . (حاشیه ٔ برهان قاطع معین ).
-
ولانه
فرهنگ فارسی معین
(وِ یا وَ نِ) (اِ.) والانه ؛ ریش ، جراحت .
-
ولانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ والانه] [قدیمی] valāne = والانه
-
جستوجو در متن
-
والانه
لغتنامه دهخدا
والانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) ریش . جراحت . (رشیدی ) (برهان قاطع) (آنندراج ) (جهانگیری ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). خستگی . (فرهنگ خطی ). ولانه . (سروری از حاشیه ٔ برهان قاطع).
-
لانه
لغتنامه دهخدا
لانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آشیان . آشیانه . رجوع به هر دو کلمه شود. آشیانه و خانه ٔ زنبور و جانوران پرنده و چرنده و درنده باشد عموماً و خانه ٔ زنبور و مرغ خانگی را گویند خصوصاً. (برهان ). جای مرغ و موش و مار. جای مرغان و دام و دد و حشره . خانه ٔ زنبور...