کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وقوع قبل از موعد مقرر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وقوع قبل از موعد مقرر
دیکشنری فارسی به عربی
توقع
-
واژههای مشابه
-
incident matrix
ماتریس وقوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای یک گراف، ماتریسی که سطرها و ستونهای آن بهترتیب متناظر با رأسها و یالهای گرافاند و درایۀ (i, j) اُم آن برابر 1 است هرگاه رأس i اُم بر یال j اُم واقع باشد و در غیر این صورت برابر صفر است
-
وقوع یافتن
لغتنامه دهخدا
وقوع یافتن . [ وُ ت َ ] (مص مرکب ) حادث شدن . اتفاق افتادن : ذکر اموری که در اثنای حالات گذشته وقوع یافت . (ظفرنامه ٔ یزدی چ امیرکبیر ج 3 ص 368).
-
وقوع وتکرار
دیکشنری فارسی به عربی
وجود
-
وقوع یافته
دیکشنری فارسی به عربی
معمول
-
جای وقوع
دیکشنری فارسی به عربی
مشهد
-
fire incidence
میزان وقوع حریق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میانگین تعداد حریقهایی که در ناحیهای مشخص و در مدتزمان خاصی به وقوع پیوسته است
-
به وقوع پیوست
فرهنگ واژههای سره
رخ داد
-
به وقوع پیوستن
فرهنگ واژههای سره
رخ دادن
-
غیبت هنگام وقوع جرم
دیکشنری فارسی به عربی
عذر
-
جستوجو در متن
-
توقع
دیکشنری عربی به فارسی
پيش بيني , انتظار , سبقت , وقوع قبل از موعد مقرر , پيشدستي , اميد , توقع , احتمال , حاملگي , بارداري , چشم داشت , پيش بيني کردن
-
پیش ستدن
لغتنامه دهخدا
پیش ستدن . [س ِ ت َ دَ ] (مص مرکب ) ستدن قبل از فرارسیدن موعد. قبل از زمان مقرر دریافت کردن . گرفتن پیش از فرارسیدن زمان مقرر چون بیعانه و اجرت کار و بهای چیزی را.
-
پیش فروختن
لغتنامه دهخدا
پیش فروختن . [ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) فروختن قبل از موعد مقرر. فروختن پیش از فرا رسیدن زمان مقرر. بها ستدن قبل از تحویل و بدست آمدن جنس . پیش فروش کردن .