کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وقر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اوقار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اَوقار، جمعِ وِقر] [قدیمی] 'o[w]qār = وِقر
-
حرمت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
وقر
-
احترام گذارندن
دیکشنری فارسی به عربی
وقر
-
حرمت
دیکشنری فارسی به عربی
وقر
-
وقور
لغتنامه دهخدا
وقور. [ وُ ](ع اِ) ج ِ وقر. (اقرب الموارد). رجوع به وقر شود.
-
اوقار
لغتنامه دهخدا
اوقار. [اَ ] (ع اِ) ج ِ وِقْر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).بارگران یا عام است . (آنندراج ). رجوع به وقر شود.
-
رزانت
واژگان مترادف و متضاد
استواری، سنگینی، معقولی، وقار، وقر ≠ سبکی
-
وِقْراً
فرهنگ واژگان قرآن
بارسنگين (كلمه وِقر به معناي سنگيني بار در پشت و يا شکم است)
-
احترام
دیکشنری فارسی به عربی
احترام , اعتبار , تحية , تقدير , شرف , وقر
-
وقورة
لغتنامه دهخدا
وقورة. [ وُ رَ ] (ع مص ) وَقَر. نشستن . (منتهی الارب ). || باوقار نشستن . در خانه نشستن . (اقرب الموارد). رجوع به وقر و وقور شود.
-
متانت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سنجیدگی، سنگینی، وقار، وقر ۲. اهستهکاری ۳. استواری، نیرومندی
-
سبکسری، سبکسری
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیوقاری، جلفی، خواری، سبکی، فرومایگی ≠ وقر، وقار ۲. نادانی، حماقت
-
وقار
واژگان مترادف و متضاد
ابهت، ثبات، رزانت، سکینه، سنگینی، طمانینه، متانت، مکث، مهابت، وقر، هنگ، هیبت، هیمنه ≠ سبکی
-
اوقار
فرهنگ فارسی معین
(اَ یا اُ) [ ع . ] (اِ.) جِ وِقْر. 1 - بارهای سنگین . 2 - بارِ قاطر و اسب .
-
مردم طبع
لغتنامه دهخدا
مردم طبع. [ م َ دُ طَ ] (ص مرکب ) که طبیعت مردمان دارد. انسان . جوانمرد. بزرگوار : پنداشت که او مردم طبع است و گران وقرنشناخت که او مردم پست است و سبکسار.فرخی .