کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وقبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وقبة
لغتنامه دهخدا
وقبة. [ وَ ب َ ] (ع اِ) مغاکی در سنگ که آب گرد آید در وی . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبگیر. (مهذب الاسماء). || روزن بزرگ که از آن پرتو آفتاب آید. || چاهک اشکنه که روغن در آن گرد آید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب ...
-
واژههای مشابه
-
وقبه
فرهنگ فارسی معین
(وَ بَ یا بِ) [ ع . وقبة ] (اِ.) 1 - مغاکی در کوه به اندازة یک قامت که آب در آن گرد آید. 2 - روزنی بزرگ که پرتو آفتاب از آن آید. 3 - یکی از اجزای دوات قلمدان .
-
واژههای همآوا
-
وغبة
لغتنامه دهخدا
وغبة. [ وَ ب َ ] (ع ص ) مؤنث وَغب . (منتهی الارب ). رجوع به وغب شود.
-
وغبة
لغتنامه دهخدا
وغبة. [ وَ غ َ ب َ ] (ع ص ) گول . (منتهی الارب ) (آنندراج ). احمق . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ایقاب
لغتنامه دهخدا
ایقاب . (ع مص ) (از «وق ب ») گرسنه شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). || در وقبه درکردن چیزی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). چیزی در کون آوردن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
دوات
لغتنامه دهخدا
دوات . [ دَ ] (ع اِ) سیاهی دان . (منتهی الارب ). دویت . ظرف مرکب برای نوشتن . آمه . مرکب دان . دوده دان . خوالستان . مداددان . لیقه دان . حبردان . قاروره . خوالسته . (یادداشت مؤلف ). ظرفی که در آن سیاهی کتابت نگاه دارند، و آنرا به فارسی آمه خوانند. ...