کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وفاض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وفاض
لغتنامه دهخدا
وفاض . [ وَف ْ فا ] (ع ص ) جعبه گر. (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات ). ترکش ساز. تیردان ساز.
-
وفاض
لغتنامه دهخدا
وفاض . [ وِ ] (ع اِ) پوستکی که زیرآسیا گسترند. || جایی که آب در آن ایستد.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || ج ِ، وفضة، به معنی خریطه ٔ شبان که در آن زاد و اسباب خود دارد و تیردان چرمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموار...
-
واژههای همآوا
-
وفاز
لغتنامه دهخدا
وفاز. [ وِ ] (ع اِ) ج ِ وفز، به معنی شتابی و شتاب . (اقرب الموارد). رجوع به وفز شود.
-
جستوجو در متن
-
جعبه گر
لغتنامه دهخدا
جعبه گر. [ ج َ ب َ / ب ِ گ َ ] (ص مرکب ) جَعّاب . (منتهی الارب ). وَفّاض .ترکش ساز. (ملخص اللغات خطیب ). جعبه فروش . جعبه ساز.
-
وفضة
لغتنامه دهخدا
وفضة. [ وَ ض َ ] (ع اِ) خریطه ٔ شبان که در آن زاد و اسباب خود دارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || تیردان . (مهذب الاسماء). تیردان چرمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ترکش . (غیاث اللغات ). جعبه . قربان . ج ، وفاض . (منتهی...