کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وطی
/vaty/
معنی
جماع کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
جماع، مجامعت، مجامعه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وطی
واژگان مترادف و متضاد
جماع، مجامعت، مجامعه
-
وطی
لغتنامه دهخدا
وطی ٔ. [ وَ ] (ع ص ) کوفته و سپرده زیر پا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کوفته و نرم و سپرده زیر پای . (ناظم الاطباء). || شی ٔ وطی ٔ؛ ای بین الوطاءة. (منتهی الارب ). چیزی که پاسپردگی آن آشکار باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به وطاءة شود.
-
وطی
لغتنامه دهخدا
وطی . [ وَطْی ْ ] (ع مص ) آرامش با کسی . آرمیدن . جماع کردن . (غیاث اللغات ) : و الدخول الموجب للمهر هو الوطی قُبُلاً او دبراً. (شرایع علامه ٔ حلی ).طفل را نبود ز وطی زن خبرجز که گویی هست آن خوش چون شکر. مولوی .|| پایمال کردن . (غیاث اللغات ).
-
وطی
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ ع . وَطَء ] (ص .) 1 - پایمال کردن . 2 - سوار شدن بر اسب . 3 - در فارسی به معنای جماع کردن .
-
وطی
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر) [مٲخوذ از عربی: وطء] [قدیمی] vaty جماع کردن.
-
واژههای همآوا
-
وتی
لغتنامه دهخدا
وتی . [ وَ تا ](ع اِمص ) روانی ریم و چرک از ریش . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
زنا
واژگان مترادف و متضاد
مجامعت، وطی
-
مجامعه
واژگان مترادف و متضاد
زنا، نزدیکی، وطی، همآغوشی
-
مساحقه
واژهنامه آزاد
وطی زن با زن دیگر. نزدیکی جنسی
-
مجامعت
واژگان مترادف و متضاد
جماع، زنا، مباشرت، نزدیکی، وطی، همآغوشی، همبستری
-
جماع
واژگان مترادف و متضاد
آرمش، جفتگیری، مباشرت، مجامعت، مقاربت، نزدیکی، وطی، همبستری، همخوابی
-
abominable crime
جُرم شنیع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] اصطلاح معمول در گزارشهای کهنتر حقوقی برای اشاره به جرم لواط و وطی بهائم
-
موطوء
لغتنامه دهخدا
موطوء. [ م َ ] (ع ص ) کوفته شده و پاسپرده شده . || وطی کرده شده . (ناظم الاطباء).