کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وصلۀ عایق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
fishplate, rail splice, splice bar
وصلۀ ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحهای فولادی برای اتصال دو انتهای ریل در محل درز جوشکارینشده
-
patching
وصلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] یکی از روشهای تعمیر تایر که در آن وصلۀ لاستیکی را بر روی تویی سوراخشده میچسبانند
-
chemical cure repair, cold cure repair
وصلۀ سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وصلهای که با مواد شیمیایی و در دمای محیط پخت میشود
-
heat cure repair
وصلۀ گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وصلهای که بهکمک گرما و فشار میچسبد
-
balance patch
وصلۀ میزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تکهلاستیکی که معمولاً در کارخانه در مَنجید تایرهای سنگین یا تقریباً سنگین میچسبانند تا تایر میزان شود
-
splice plate
ورق وصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] ورقی برای اتصال ورقهای جان یا بالهای شاهتیرها
-
وصله چسباندن
فرهنگ فارسی معین
( ~. چَ دَ) [ ع - فا. ] 1 - (مص م .) پینه زدن . 2 - (عا.) تهمت زدن .
-
وصله کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضرب , رقعة , قطعة , نفوذ
-
وصله زدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: pina bekeri طاری: lefa kard(mun) طامه ای: vasle kardan طرقی: lefa kardmun کشه ای: lefa kardmun نطنزی: pina kardan
-
هفت وصله
لهجه و گویش تهرانی
وسایل لوطیها شامل قمه، زنجیر، جام جیب، تسبیح درشت، چپق سر و ته نقره، دستمال ابریشمی، پاشنه کش
-
وصله بردار
لهجه و گویش تهرانی
قابل رفع و رجوع
-
وصله ورداشتن
لهجه و گویش تهرانی
قابل رفع و رجوع بودن
-
هفت وصله ٔ لوطیگری
لغتنامه دهخدا
هفت وصله ٔ لوطیگری . [ هََ وَ ل َ / ل ِ ی ِ گ َ ] (اِ مرکب ) هفت چیز است که لوطیان دارند، و آن پاناوه و کارد و پیاله و اشیائی از این قبیل است که لوطی در سفر نیازهای ابتدائی زندگی را بدان رفع کند.
-
patch graft
پیوند وصلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] قرار دادن لایهای از بافت پوششی بر روی سطح آسیبدیده
-
پیوند وصله ای
لغتنامه دهخدا
پیوند وصله ای . [ پ َ / پ ِ وَ دِ وَ ل َ / ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی پیوند در درختان و گلها و آن چنان باشد که شاخه را چون نی ببرند و همان برش را به ساقه ٔ پایه دهند و سپس مقطع شاخه ٔ پیوند را روی مقطع پایه پیوند گذارند و با نخ پشمی ببندند تا...