کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وصله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وصله
معنی
(وَ لِ) [ ع . وصلة ] (اِ.) پینه ، پاره .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
پاره، پینه
فعل
بن گذشته: وصله خورد
بن حال: وصله خور
دیکشنری
patch
-
جستوجوی دقیق
-
وصله
واژگان مترادف و متضاد
پاره، پینه
-
وصله
لغتنامه دهخدا
وصله . [ وَ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) هر چیز که آن را به چیز دیگر پیوند کنند. (فرهنگ فارسی معین ). || پاره ٔ جامه و کاغذ و غیره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پاره و کژنه و لاخه و وژنگ وپینه و درپی . (ناظم الاطباء). درپی و رقعه . (یادداشت مرحوم دهخدا). ق...
-
وصله
فرهنگ فارسی معین
(وَ لِ) [ ع . وصلة ] (اِ.) پینه ، پاره .
-
وصله
دیکشنری فارسی به عربی
رقعة
-
وصله
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: vasla طاری: lefa / vasla طامه ای: vasla طرقی: lefa کشه ای: lefa / vasla نطنزی: vasla
-
واژههای مشابه
-
وصلة
لغتنامه دهخدا
وصلة. [ وَ ل َ ] (ع مص ) وصول . رسیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || رسانیدن . (ناظم الاطباء). || (اِ) علامت همزه ٔ وصل . (محیطالمحیط).
-
وصلة
لغتنامه دهخدا
وصلة. [ وُ ل َ ] (ع اِمص ) پیوستگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، وُصَل . (منتهی الارب ).
-
وصلة
دیکشنری عربی به فارسی
سازوارگر , وفق دهنده , جرح و تعديل کننده
-
patch 3
وصله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اصلاحیهای برای رفع خطا یا خطاهای یک نرمافزار
-
patch 4, repair unit
وصله 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تکهای منسوج یا لاستیک که برای رفع عیب تایر و حفظ یکدستی سطح بر روی تایر یا تویی میچسبانند
-
D joint
وصلۀ D
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وصلهای برای اتصال درز ریل به شکل حرف D و متناسب با شکل جان ریل
-
innerliner repair material
وصلۀ آستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] مادهای خاص تعمیر آستریهای معیوب
-
patch and plug, combination repair unit
وصلۀ پستانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی وصله متشکل از یک فتیلۀ پختشده و یک وصلۀ مَنجیددار برای پر کردن آسیبدیدگی تایر و تقویت آن متـ . وصلۀ دوتکه multipiece repair
-
multipiece repair
وصلۀ دوتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] ← وصلۀ پستانکی