کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وشینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وشینه
/vašine/
معنی
جوشن؛ زره.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وشینه
لغتنامه دهخدا
وشینه . [ وَ ن َ / ن ِ ] (اِ) جوشن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). جوشن که در جنگها پوشند. (آنندراج ) (انجمن آرا). نام سلاحی است که آن را جوشن گویند. (برهان ) : تیر را از وشینه بگذاری همچو خیاط سوزن از وشنی .و این بیت دلالت کند که وشینه از جنس ...
-
وشینه
فرهنگ فارسی معین
(وَ نِ) (اِ.) جوشن ، زره .
-
وشینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹وسینه› [قدیمی] vašine جوشن؛ زره.