کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وشیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وشیق
لغتنامه دهخدا
وشیق . [ وَ ] (ع اِ) وشیقة. گوشت به درازا بریده ٔ خشک کرده یا گوشت یک جوش قدیدکرده جهت توشه . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گوشت یخنی که به سفر برند. (مهذب الاسماء). ج ، وشائق . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
وشائق
لغتنامه دهخدا
وشائق . [ وَءِ ] (ع اِ) ج ِ وشیقة. (ناظم الاطباء). و آن گوشت به درازا کشیده ٔ خشک کرده یا گوشت یک جوش قدیدکرده جهت توشه است . (منتهی الارب ). رجوع به وشیق و وشیقة شود.
-
اتشاق
لغتنامه دهخدا
اتشاق . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) قدید کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر). قاق کردن . قدید و وشیق کردن گوشت . بدرازا بریدن و خشک کردن گوشت . یکجوش قدید کردن گوشت توشه را.
-
تواشق
لغتنامه دهخدا
تواشق . [ ت َ ش ُ ] (ع مص ) وشیق ساختن قوم گوشت را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بریدن ، یقال : تواشقه القوم بالسیوف ؛ ای قطعوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
وشیقة
لغتنامه دهخدا
وشیقة. [ وَ ق َ ] (ع اِ) وشیق . گوشت به درازا بریده ٔ خشک کرده یا گوشت یک جوش قدیدکرده جهت توشه . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب )(آنندراج ). ج ، وشائق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). و در حدیث است : انه اتی بوشیقة یابسة من لح...