کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وشکولیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وشکولیدن
/va(e)škulidan/
معنی
۱. جستوخیز کردن.
۲. چابکی کردن در کار؛ چالاکی کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وشکولیدن
لغتنامه دهخدا
وشکولیدن . [ وِ دَ ] (مص ) وشکلیدن . مصدر وشکول است به معنی جلد و چابک و هوشیار و قوی شدن . (انجمن آرا). جلدی نمودن در کار. جلدی و چستی و چابکی کردن در کارها. (برهان ). به جلدی و تندی و چابکی و هوشیاری و زرنگی و نیکویی کاری را کردن . (ناظم الاطباء). ...
-
وشکولیدن
فرهنگ فارسی معین
(وَ دَ) (مص ل .) نک . وشکردن .
-
وشکولیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹وشکلیدن، بشکولیدن› [قدیمی] va(e)škulidan ۱. جستوخیز کردن.۲. چابکی کردن در کار؛ چالاکی کردن.
-
جستوجو در متن
-
وشکلیدن
لغتنامه دهخدا
وشکلیدن . [ وَ ک ُ دَ ] (مص ) مخفف وشکولیدن . جلدی و جلددستی در کارها کردن . (برهان ).
-
وشکردن
لغتنامه دهخدا
وشکردن . [ وَ / وِ / وُ ک َ دَ ] (مص ) وشکریدن . واشکردن . وشکلیدن . وشکولیدن . کارها را چست و چابک انجام دادن . (فرهنگ فارسی معین ). به چستی و چالاکی به کمک کسی شتافتن . ساعی و جاهد شدن . جد کردن . کوشیدن . سعی کردن . || محنت کشیدن با جد و جهد. || ن...