کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وشمگیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وشمگیر
معنی
(وُ یا وُ شُ) (ص فا.) صیدکنندة وشم ، صیاد بلدرچین .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وشمگیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: vošmgir) وُشم (بلدرچین) گیرنده ، صید کنندهی وُشم (بلدرچین) صیاد کرک (بلدرچین) ؛ (در اعلام) ظهیرالدوله ابومنصور وشمگیر بن زیار که از جانب مرداویج حاکم ری شد . [قرن چهارم (هـ.ق)].
-
وشمگیر
لغتنامه دهخدا
وشمگیر. [ وُ ] (اِخ ) ابن زیار (323-357 هَ . ق .). از ملوک دیالمه ٔ آل زیار. پس از قتل مرداویج سپاهیان گیل و دیلم با او بیعت کردند. نصربن احمد چون خبر قتل مرداویج را شنید به ماکان بن کاکی و محمدبن محمدبن مظفر چغانی دستور داد که به قومس و ری و جرجان ح...
-
وشمگیر
لغتنامه دهخدا
وشمگیر. [ وُ ] (نف مرکب ) وشم گیرنده . صیدکننده ٔ وشم . صیاد کرک (بلدرچین ) . (فرهنگ فارسی معین ).
-
وشمگیر
فرهنگ فارسی معین
(وُ یا وُ شُ) (ص فا.) صیدکنندة وشم ، صیاد بلدرچین .
-
جستوجو در متن
-
ظهیرالدولة
لغتنامه دهخدا
ظهیرالدولة. [ ظَ رُدْ دَل َ ] (اِخ ) ابومنصور وشمگیر. رجوع به وشمگیر شود.
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) ظهیرالدوله وشمگیر... رجوع به وشمگیر... شود.
-
دیلمی
لغتنامه دهخدا
دیلمی . [ دَ ل َ ] (اِخ ) قابوس بن وشمگیر دیلمی . رجوع به قابوس وشمگیر و تاریخ ایران عباس اقبال شود.
-
ماهان مه
لغتنامه دهخدا
ماهان مه .[ م ِه ْ ] (اِخ ) لقب وشمگیر ابومنصور ظهیرالدوله . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به وشمگیر شود.
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) وشمگیر ظهیرالدولةبن زیار در طبرستان جرجان (323 - 356 هَ . ق .). رجوع به وشمگیر... شود.
-
ظهیرالدولة
لغتنامه دهخدا
ظهیرالدولة. [ ظَرُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) رجوع به بیستون بن وشمگیر شود.
-
سالار
لغتنامه دهخدا
سالار. (اِخ ) ابن وشمگیر پسر وشمگیر زیاری است و بسال 330 هَ . ق . ابوعلی سپهسالار خراسان او را بگروگان برد. رجوع به احوال و اشعار رودکی ص 420 شود.
-
بهستون
فرهنگ نامها
(تلفظ: behestun) (در اعلام) پسر بزرگ وشمگیرِ زیاری از حُکام طبرستان (357 ـ366 هـ .ق) .
-
شمسالمعالی
فرهنگ نامها
(تلفظ: šamsolmaeāli) (عربی) به معنی آفتاب بلندیها ؛ (در اعلام) لقب قابوس بن وشمگیر صاحبِ ' قابوس نامه'.
-
پیشیک محله
لغتنامه دهخدا
پیشیک محله . [ م َ ح َل ْ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) نام سابق وشمگیر، محلی به گرگان . (واژه های نو فرهنگستان ).