کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسیله التیام واتصال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
وسیله سوراخ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ثقب
-
وسیله فراهم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مکن
-
وسیله جلوگیری از ابستنی
دیکشنری فارسی به عربی
مانع الحمل
-
وسیله اندازه گیری
دیکشنری فارسی به عربی
متر
-
وسیله هدایت یا خط سیر
دیکشنری فارسی به عربی
دفة
-
وسیله ای که تولید دودکند
دیکشنری فارسی به عربی
مدخن
-
وسیله یا ماده تمیز کننده
دیکشنری فارسی به عربی
مطهر
-
وسیله نهایی یا زیر جلی
دیکشنری فارسی به عربی
باب خلفي
-
unmanned ground vehicle
وسیلۀ زمینی هدایتپذیر از دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وسیلۀ زمینی و سبک و قابلحملی که با عبور از مسرهای آب و فاضلاب و سردابها قادر به انجام عملیات نظامی در مناطق شهری است اختـ . زهپاد UGV
-
وسیله ای که شبیه تشک باشد
دیکشنری فارسی به عربی
مسند
-
هر وسیله ای که با باد بحرکت دراید
دیکشنری فارسی به عربی
شراع
-
وسیله ای برای رسیدن بهدفی یا(مخصوصا) عملی که عکس العمل ان بخودفاعل متوجه باشد
دیکشنری فارسی به عربی
بمرنغ
-
اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول از دیگران شود
دیکشنری فارسی به عربی
حيلة
-
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده و وسیله انتقال روشنایی و گرما میشود
دیکشنری فارسی به عربی
اثير