کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسوسهگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وسوسهگر
مترادف و متضاد
اغواگر، محرک، وسوسهانگیز
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وسوسهگر
واژگان مترادف و متضاد
اغواگر، محرک، وسوسهانگیز
-
واژههای همآوا
-
وسوسه گر
لغتنامه دهخدا
وسوسه گر. [ وَس ْ وَ س َ / س ِ گ َ ] (ص مرکب ) وسوسه انداز. (فرهنگ فارسی معین ) : آگهید از رگ جانم که چه خون میریزدخون ز رگهای دل وسوسه گر بگشایید.خاقانی (از فرهنگ فارسی معین ).
-
وسوسه گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] vasvasegar وسوسهکننده.
-
جستوجو در متن
-
اغواگر
واژگان مترادف و متضاد
فریبنده، محرک، مخادع، وسوسهگر
-
تحریکآمیز
واژگان مترادف و متضاد
۱. اغواگر، وسوسهآمیز، وسوسهگر ۲. برانگیزاننده، محرک
-
محرک
واژگان مترادف و متضاد
۱. انگیزه، باعث ۲. جنباننده ۳. تحریککننده، محرض، برانگیزاننده، مشوق ۴. مسبب، واسطه، وسیله ۵. مبهی ۶. اغواگر، وسوسهگر