کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وسنان
لغتنامه دهخدا
وسنان . [ وَ ] (ع ص ) غنوده و خوابناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). خفته . (مهذب الاسماء). خسبنده .
-
جستوجو در متن
-
وسنی
لغتنامه دهخدا
وسنی . [ وَ نا ] (ع ص ) زن سست کسل مند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زن غنوده ٔ پینکی رسیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و این مؤنث وسنان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
اذلق
لغتنامه دهخدا
اذلق . [ اَ ل َ ] (ع ص ) تیز چنانکه زبان وسنان . زبان تیز. (منتهی الارب ). سنان تیز. (منتهی الارب ). || (ن تف ) تیزتر: هذا اذلق من هذا؛ ای احد منه . (معجم البلدان در ماده ٔ اذلق ). ج ، ذُلق .
-
نخله ٔ طور
لغتنامه دهخدا
نخله ٔ طور. [ ن َ ل َ / ل ِ ی ِ ] (اِخ ) نخله ٔ کلیم . نخل ایمن . نخل طور. درختی که موسی در وادی مقدس مشتعل دید و از آن نغمه ٔ «انی انا اﷲ» شنید : کرد تجلی ز غیب بارقه ٔ نخل طور. سرخعلی شاه (از طرائق الحقایق ج 3ص 9).ای سرت سرّ انا اﷲ وسنان نخله ٔ طور...
-
غنوده
لغتنامه دهخدا
غنوده . [ غ ُ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) در خواب شده . (برهان قاطع). خفته . رجوع به غنودن شود : همانا که برگشت پیکار ماغنوده شد آن بخت بیدار ما. فردوسی .جهان گشت ویران ز کردار اوی غنوده شد آن بخت بیدار اوی . فردوسی .خروس غنوده فروکوفت بال دهل زن بزد بر ت...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الصلحی ، مکنی به ابوالخطاب . او ادیبی فاضل و کاتبی نیکوخط و صاحب شعری رقیق و سائر در السنه است . ابوسعد در مذیل ذکر او آورده و این دو بیت از اشعار اوست :یا راقد العین عینی فیک ساهرةو فارغ القلب قلبی فیک ملاَّن انی اری...
-
طاق بستان
لغتنامه دهخدا
طاق بستان . [ ق ِ ب ُ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سنندج و کرمانشاهان بین گاوبنده و کرمانشاهان ، در 143000 گزی سنندج و 7500 گزی کرمانشاهان . در این محل قریب به سی چهل خانوار سکونت دارند، طاقها و حجاریهای زمان ساسانیان در کنار آبادی سر راه کردستان واقع ...