کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وساطة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وساطة
معنی
ميانجيگري , وساطت
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وساطة
لغتنامه دهخدا
وساطة. [ وَ طَ ] (ع مص ) رجوع به وساطت شود. || (اِ) میانجی .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عمل وسیط. (اقرب الموارد). || (مص ) در میان شدن . واسطه و وسیله شدن . (آنندراج ). || بزرگوار شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ). باشرف و باحسب شدن...
-
وساطة
دیکشنری عربی به فارسی
ميانجيگري , وساطت
-
واژههای همآوا
-
وساطت
واژگان مترادف و متضاد
توسط، خواهشگری، دخالت، شفاعت، مداخله، میانجیگری
-
وساطت
فرهنگ واژههای سره
پا درمیانی، میان جی گری، میانج
-
وساطت
لغتنامه دهخدا
وساطت . [ وَ طَ ] (ع اِ) واسطه و وسیله . || (اِمص ) میانجیگری و شفاعت . (ناظم الاطباء). || (مص ) در میان شدن و واسطه و وسیله شدن . (غیاث اللغات از منتخب و کشف و صراح ). || میانجی گری کردن . پادرمیانی یا پامیانی کردن . میانجی شدن . (یادداشت مرحوم دهخد...
-
وساطت
فرهنگ فارسی معین
(وَ طَ) [ ع . وساطة ] (اِمص .) میانجی - گری ، شفاعت .
-
وساطت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: وساطة] ve(a)sātat ۱. واسطه شدن؛ درمیان افتادن.۲. میانجیگری.
-
جستوجو در متن
-
میانجیگری
دیکشنری فارسی به عربی
وساطة
-
وساطت
دیکشنری فارسی به عربی
وساطة , وسيط , وکالة
-
وساطت
فرهنگ فارسی معین
(وَ طَ) [ ع . وساطة ] (اِمص .) میانجی - گری ، شفاعت .
-
بزرگوار شدن
لغتنامه دهخدا
بزرگوار شدن . [ ب ُ زُرْگ ْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بزرگی یافتن . ببزرگی رسیدن . تکبر. مجد. نَوْه . (تاج المصادر بیهقی ). جلال . جلالة. مجد. وساطه . استعلاء. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). رجوع به بزرگ و بزرگوار شود.
-
منایح
لغتنامه دهخدا
منایح . [ م َ ی ِ ] (ع اِ) منائح . ج ِ منیحة. بخششها. دهشها. مواهب : گه معانی را خزانه ، گه امانی را دلیل گه مصالح را وساطه ، گه منایح را سفیر.عبدالواسع جبلی (دیوان چ صفا ج 1 ص 166).ترا به بذل منایح متابعند اقران مرا به نظم مدایح مسخرند امثال . عبدال...