کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وسادة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وسادة
معنی
بالش زير زانويي , کلا له علف درهم پيچيده , دفترچه يادداشت , لا يي , لا يي گذاشتن , بالش , بالين , متکا , پشتي , مخده , بالش وار قرار گرفتن , بربالش گذاردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
وسادة
لغتنامه دهخدا
وسادة. [ وَ / وِ / وُ دَ ] (ع اِ) بالین . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تکیه جای . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || متکا. (ناظم الاطباء). نازبالش . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بالش . (مهذب الاس...
-
وسادة
دیکشنری عربی به فارسی
بالش زير زانويي , کلا له علف درهم پيچيده , دفترچه يادداشت , لا يي , لا يي گذاشتن , بالش , بالين , متکا , پشتي , مخده , بالش وار قرار گرفتن , بربالش گذاردن
-
واژههای مشابه
-
وساده
واژگان مترادف و متضاد
۱. بستر، خوابگاه ۲. بالش، متکا ۳. مسند
-
وساده
فرهنگ فارسی معین
(وِ دَ یا دِ) [ ع . وسادة ] (اِ.) 1 - مخده ، بالش . 2 - بستر، خوابگاه . 3 - مسند، اورنگ ؛ ج . وسادات .
-
وساده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: وَسادَة، جمع: وَسائِد] [قدیمی] vasāde بالین؛ پشتی؛ نازبالش.
-
سهل وساده
دیکشنری فارسی به عربی
سائل
-
صاف وساده
دیکشنری فارسی به عربی
صريح
-
صاف وساده
لهجه و گویش تهرانی
ساده
-
جستوجو در متن
-
وسائد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ وسادة] [قدیمی] vasa'ed = وساده
-
بالش زیر زانویی
دیکشنری فارسی به عربی
وسادة
-
کلا له علف درهم پیچیده
دیکشنری فارسی به عربی
وسادة
-
دفترچه یادداشت
دیکشنری فارسی به عربی
وسادة
-
بالش
دیکشنری فارسی به عربی
وسادة