کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وزنگردانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
metric modulation
وزنگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تغییرات وزن در یک قطعه که معمولاً بهوسیلۀ تغییر میزان نما ایجاد میشود
-
واژههای مشابه
-
گردانی
لغتنامه دهخدا
گردانی . [ گ َ ] (حامص ) صفت فاعلی بعلامت (ان )+ ی حاصل مصدر که بصورت پساوند یا جزء دوم کلمه ٔ مرکب آیدو به معانی مختلف گردیدن ، گرداندن و گردانیدن به کار رود و این ترکیب ها و نظایر آنها از آن آمده است .ترکیب ها:- آهوگردانی . تعزیه گردانی . رخ گردان...
-
وزن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندازه، ثقل، سنگینی، مقدار ۲. ریتم، سجع، ضرب
-
وزن
فرهنگ واژههای سره
آهنگ، سنگین
-
وزن
لغتنامه دهخدا
وزن . [ وَ ] (ع مص ) دل بر چیزی نهادن . نهادن دل خود را به چیزی : وزن نفسه علی کذا؛ نهاد دل خود بر آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سنجیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). زنة. (منتهی الارب ). سختن . (تاج المصادر بیهقی ). اندازه ...
-
وزن
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سنگینی . 2 - اندازه ، مقدار. ج . اوزان . 3 - ارزش ، اعتبار. 4 - آهنگ تلفظ یک واژه یا یک جمله (ادبی ). 5 - ریتم (موسیقی ).
-
وزن
دیکشنری عربی به فارسی
نزن , سنگيني , سنگ وزنه , چيز سنگين , سنگين کردن , بار کردن
-
وزن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر) [عربی، جمع: اَوزان] vazn ۱. میزان سنگینی چیزی.۲. [مجاز] ارزش و اعتبار.۳. (ادبی) آهنگ و تناسب کلام.۴. (موسیقی) ریتم.
-
وَزْنَ
فرهنگ واژگان قرآن
وزن - سنگینی - نسبت شیء اندازه گیری شده به واحد اندازه گیری - واحد اندازه گیری (در عباراتی نظیر "وَﭐلْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ ﭐلْحَقُّ " اشاره دارد به اینکه هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد ، و چون اعمال نيک مشتمل بر حق است از ...
-
وزن
دیکشنری فارسی به عربی
ايقاع , عبء , مقياس
-
وزن
لهجه و گویش بختیاری
vazn وزن، نام وزنهایى که استفاده مىشود عبارتاند از:man .
-
tonulation
مایهگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تغییر دادن مایۀ یک قطعۀ موسیقی به مایههای دیگر برای تنوع بخشیدن به آن قطعه
-
transliteration 1
نویسهگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] تبدیل صورتهای نوشتاری از یک نظام خطی به یک نظام خطی دیگر
-
interrupt handling
وقفهگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل پردازش وقفهها در سامانۀ عامل