کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وریدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وریدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ← درونوریدی
-
وریدی
لغتنامه دهخدا
وریدی . [ وَ ] (ص نسبی ) منسوب به ورید: این دارو قابل تزریق از طریق وریدی است .
-
واژههای مشابه
-
وريدي
دیکشنری عربی به فارسی
موجود در سياهرگ يا وريد , داخل وريدي
-
parenteral nutrition, parenteral feeding
تغذیۀ وریدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رساندن مواد مغذی به بدن از راهی بهجز لولۀ گوارش متـ . تغذیۀ غیررودهای
-
intravenous, IV
درونوریدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ویژگی نوعی دارورسانی که در آن دارو به درون رگ تزریق میشود متـ . وریدی
-
داخل وریدی
دیکشنری فارسی به عربی
وريدي
-
intravenous drug use, IVDU
مصرف وریدی مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] تزریق مواد اعتیادآور در ورید
-
total parenteral nutrition, TPN, hyperalimentation
تغذیۀ وریدی تام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وارد کردن تمامی مواد مغذی مورد نیاز بیمار مستقیماً از راه عروق
-
peripheral parenteral nutrition, PPN
تغذیۀ وریدی محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وارد کردن مواد مغذی مورد نیاز بیمار مستقیماً از راه عروق محیطی مانند سیاهرگ سفالیک
-
central parenteral nutrition, CPN
تغذیۀ وریدی مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وارد کردن مواد مغذی مورد نیاز بیمار مستقیماً از راه عروق مرکزی مانند بزرگسیاهرگ زبرین
-
cyclic total parenteral nutrition
تغذیۀ وریدی تام دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی تغذیۀ وریدی که عموماً بین دوازده تا هجده ساعت بهطور پیوسته ادامه دارد و سپس برای شش تا دوازده ساعت قطع میشود
-
جستوجو در متن
-
veritism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وریدی
-
venousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وریدی