کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورگه 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
beam 5, breadth
ورگه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عریضترین قسمت شناور
-
واژههای مشابه
-
beam 4
ورگه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تیرهای عرضی که دو طرف بدنۀ کشتی را به هم متصل میکند و باعث تقویت بدنه و استحکام عرشهها میشود
-
abeam, on the beam
ورگهسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت یا جهتی عمود بر میانخط (centreline) شناور
-
ورگه سران
لغتنامه دهخدا
ورگه سران . [ وَ گ َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایرد موسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، واقع در 12هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به تبریز، دارای 410 تن سکنه است . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.
-
abaft the beam, before the beam
پسورگه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سمت یا جهتی بین ورگه و پاشنۀ کشتی
-
forward of the beam
پیشوَرگه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سمت یا جهتی بین وَرگه و سینۀ کشتی
-
جستوجو در متن
-
ship's quarter, quarter 2
چارَک شناور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حدِّفاصل پاشنه تا ورگه در هریک از دو سوی میانخط (centre line)