کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورچلوزیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورچلوزیدن
لغتنامه دهخدا
ورچلوزیدن . [ وَ چ ِ دَ] (مص مرکب ) خشک شدن و جمع شدن . پلاسیدن . (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). || جوشیدن و نفخ کردن مانند خاکی که سرکه بر آن ریزند. (فرهنگ فارسی معین از یکی بود یکی نبود چ 2 ص 127).
-
واژههای مشابه
-
ورچلوزغیدن،ورچلوزیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن ،پژمردن
-
جستوجو در متن
-
ورچلوزیده
لغتنامه دهخدا
ورچلوزیده . [ وَ چ ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خشک شده و جمعشده . پلاسیده . || جوشیده و نفخ کرده . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ورچلوزیدن شود.