کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورپوشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ورپوشه
/varpuše/
معنی
۱. چادر.
۲. مقنعه؛ روسری زنان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورپوشه
لغتنامه دهخدا
ورپوشه . [ وَ ش َ / ش ِ ] (اِ) ورپوشنه . (برهان ) (ناظم الاطباء). روپاک و چادر و مقنعه . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به ورپوشنه شود.
-
ورپوشه
فرهنگ فارسی معین
(وَ. شَ یا ش ) (اِ.) روسری زنان ، مقنعه .
-
ورپوشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ورپوشنه› [قدیمی] varpuše ۱. چادر.۲. مقنعه؛ روسری زنان.
-
جستوجو در متن
-
ورپوشنه
لغتنامه دهخدا
ورپوشنه . [ وَ ن َ / ن ِ ] (اِ) ورپوشه . سرپوش باشد چون چادر و غیره . (یادداشت مؤلف ). روسری زنان . (فرهنگ فارسی معین ). چادر. روپاک . (برهان ). چادر و روپاک و مقنعه ٔزن . (منتهی الارب ). مقنعه ٔ زن . (برهان ) (آنندراج ).
-
مقنعه
لغتنامه دهخدا
مقنعه . [ م ِ ن َ ع َ / ع ِ ] (از ع ، اِ) به معنی دامنی است . (جهانگیری ). || چادر باریک که یک عرض باشد. (غیاث ). باشامه . واشامه . دامک . ربوسه . ربوشه . سراویزه . گواشمه . ورپوشه . ورپوشنه . چادر باریک یک عرض که زنان بر سر اندازند. (ناظم الاطباء). ...