کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورنداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ورنداز
معنی
(وَ رَ) (اِ.) 1 - اندازه (جامه و غیره ...). 2 - نقشه ، مسوده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورنداز
لغتنامه دهخدا
ورنداز. [ وَ رَ ] (اِ مرکب ) نقشه و مسوده . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || اندازه و اندازه گرفتن جامه را. (ناظم الاطباء). اندازه (جامه و غیره ) . (فرهنگ فارسی معین ).
-
ورنداز
فرهنگ فارسی معین
(وَ رَ) (اِ.) 1 - اندازه (جامه و غیره ...). 2 - نقشه ، مسوده .
-
جستوجو در متن
-
نقشه
لغتنامه دهخدا
نقشه . [ ن َ ش َ / ش ِ ] (اِ) صفحه ٔ کاغذی که در روی آن شکل و صورت چیزی را رسم کرده می نمایانند و خاکا و خاکه و کالو و ورنداز و کالوب و کارنامه و گرنامه و نمونه نیز گویند. (ناظم الاطباء). طرحی که مهندس یا طراحی از چیزی تهیه و بر صفحه ٔ کاغذ رسم کند ت...