کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورموت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ورموت
/vermut/
معنی
نوعی شراب سفید آمیخته با مواد خوشبو و مقوی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
vermouth
-
جستوجوی دقیق
-
ورموت
لغتنامه دهخدا
ورموت . [ وِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از شراب . (یادداشت مؤلف ). شراب سفید که در آن مواد عطرآگین می آمیزند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
ورموت
فرهنگ فارسی معین
(وِ) [ فر. ] (اِ.) شراب سفید که در آن مواد عطرآگین می آمیزند.
-
ورموت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: vermout] vermut نوعی شراب سفید آمیخته با مواد خوشبو و مقوی.