کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورغلانیدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ورغلانیدگی
معنی
(وَ. غَ دِ) (حامص .) تحریک ، تحریض .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورغلانیدگی
لغتنامه دهخدا
ورغلانیدگی . [ وَ غ َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) تحریک و تحریض و اغوا و برانگیختگی . (ناظم الاطباء).
-
ورغلانیدگی
فرهنگ فارسی معین
(وَ. غَ دِ) (حامص .) تحریک ، تحریض .
-
جستوجو در متن
-
وزوع
لغتنامه دهخدا
وزوع . [ وَ ] (ع اِمص ) ورغلانیدگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (مص ) ورغلانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برانگیختن کسی را بر چیزی . واداشتن . (از اقرب الموارد).
-
تحریص
لغتنامه دهخدا
تحریص . [ ت َ ] (ع مص ) آزمند و راغب گردانیدن کسی را بر چیزی . (از اقرب الموارد). آزمند گردانیدن کسی را بر چیزی . (ناظم الاطباء) (قطر المحیط). در شغف و آز انداختن . (آنندراج ). ترغیب و تحریک و ورغلانیدگی . (ناظم الاطباء). به حرص و آز انداختن . (فرهنگ...
-
تحریک
لغتنامه دهخدا
تحریک . [ ت َ ] (ع مص ) جنبانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). جنبانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جنبانیدن و به حرکت درآوردن . (فرهنگ نظام ). حرکت دادن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ضد تسکین . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد)....