کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورشکست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ورشکست
/varšekast/
معنی
= ورشکستن
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خانهخراب، مالباخته، مفلس، ورشکسته
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورشکست
واژگان مترادف و متضاد
خانهخراب، مالباخته، مفلس، ورشکسته
-
ورشکست
لغتنامه دهخدا
ورشکست . [ وَ ش ِ ک َ ] (ن مف مرکب ) آنکه ورشکسته است یعنی دارائی او از دیوان او کمتر است . مفلس . (ناظم الاطباء).
-
ورشکست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) varšekast = ورشکستن
-
ورشکست
دیکشنری فارسی به عربی
معدم
-
واژههای مشابه
-
ورشکست شدن
لغتنامه دهخدا
ورشکست شدن . [ وَ ش ِ ک َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مفلس شدن . افلاس پیدا کردن . به افلاس دچار گشتن . ورشکستن . نادار و پریشان گشتن .
-
ورشکست شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال نصفي , حطم
-
ورشکست کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تمثال نصفي
-
ورشکست کردن و شدن
دیکشنری فارسی به عربی
مفلس
-
جستوجو در متن
-
bankrupted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورشکست شد، ورشکست کردن و شدن
-
busted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطری، ورشکست شدن، خرد گشتن، ورشکست کردن، بیچاره کردن
-
busting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرشور، ورشکست شدن، خرد گشتن، ورشکست کردن، بیچاره کردن
-
bankrupting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، ورشکست کردن و شدن
-
مفلس
دیکشنری عربی به فارسی
ورشکسته , ورشکست کردن و شدن , محجور , معسر