کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورستان
لغتنامه دهخدا
ورستان . [ وَ رَ ] (اِ) امت پیغمبر را گویند مطلقاً از هر پیغمبر که باشد. (برهان ). پیرو پیغمبر و امت پیغمبر و ورشنان و حواری پیغمبر هر پیغمبری که باشد. وَرِستان . (ناظم الاطباء). مصحف برروشنان .
-
ورستان
لغتنامه دهخدا
ورستان . [ وَ رِ ] (اِ) امت . (سروری ). امت پیغمبر. (آنندراج ) (برهان ). و به این معنی با شین نقطه دار و نون هم آمده است . (برهان )(آنندراج ). مصحف برروشنان . رجوع به وَرَستان شود.
-
جستوجو در متن
-
ودرستان
لغتنامه دهخدا
ودرستان . [ وَ دَ س ِ ] (اِ) ودرشتان . ورستان و امت پیغمبر و پیروان آن و حواری آن . (ناظم الاطباء). رجوع به برروشنان شود.
-
ورشنان
لغتنامه دهخدا
ورشنان . [ وَ رَ ] (اِ) بر وزن نمکدان ، امت پیغمبررا گویند مطلقاً از هر پیغمبر که باشد. (برهان ) (آنندراج ). امت و پیرو پیغمبر که ورستان نیز گویند. (ناظم الاطباء). مصحف برروشنان . رجوع به برروشنان شود.