کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورخج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ورخج
/varaxj/
معنی
۱. زشت.
۲. بیمقدار؛ پست: ◻︎ دریغ دفتر اشعار ناخوش سردم / که بُد نتیجهٴ طبع ورخج مردارم (سوزنی: مجمعالفرس: ورخج).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورخج
لغتنامه دهخدا
ورخج . [ وَ رَ ] (ص ) فرخج . ورخچ . زشت و زبون و پلید و کریه منظر. (برهان ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (انجمن آرا). چرکین و زشت و زبون و پلید و کریه منظر و بدگل . (ناظم الاطباء) : پیش دلشان سپهر انجم این بوده ورخج و این تخجّم . خاقانی .
-
ورخج
فرهنگ فارسی معین
(وَ رَ) (ص .) وَرَخچ ؛ 1 - چرکین ، پلید. 2 - زبون .
-
ورخج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ورخچ، فرخج، فرخچ، برخچ، کلخچ› [قدیمی] varaxj ۱. زشت.۲. بیمقدار؛ پست: ◻︎ دریغ دفتر اشعار ناخوش سردم / که بُد نتیجهٴ طبع ورخج مردارم (سوزنی: مجمعالفرس: ورخج).
-
جستوجو در متن
-
ورنج
لغتنامه دهخدا
ورنج . [ وَ رَ ] (ص ) آزمند وحریص و خداوند شره . (ناظم الاطباء). خداوند حرص و شره را گویند. (برهان ). حریص . (انجمن آرا) : به ظل همای همایون جاهت دو بازوی زاغ ورنج ارج کردم . سوزنی .و ظاهراً در این بیت به جای ورنج ورخج است ؛ یعنی زشت و مکروه . (انجمن...
-
تخجم
لغتنامه دهخدا
تخجم . [ ت َ ج ُ / ت َ خ َج ْ ج ُ ] (ص ) حریص و خداوند شره . (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (ناظم الاطباء) (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 285). رشیدی آرد: بفتحتین و ضم جیم تازی مشدد ؛ حریص و خداوند شره . خاقانی گوید بیت : نامم همای دولت و شهباز حضرت است نه کر...