کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ورترنجیده شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ورترنجیده شدن
لغتنامه دهخدا
ورترنجیده شدن . [ وَ ت ُ رَ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تقبض . (صراح اللغه ). درکشیده شدن پوست . (صراح اللغة در ماده ٔ قبض ).
-
جستوجو در متن
-
اقرنصاع
لغتنامه دهخدا
اقرنصاع . [ اِ رِ ] (ع مص ) درپیچیده شدن بجامه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || ورترنجیده شدن و نهان کردن . (از اقرب الموارد).
-
انکلات
لغتنامه دهخدا
انکلات . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) ریخته شدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). انصباب . (از اقرب الموارد). || ورترنجیده گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). انقباض . (از اقرب الموارد).
-
انکماش
لغتنامه دهخدا
انکماش . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) شتافتن و شتابی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شتافتن و بوشکردن . (تاج المصادر بیهقی ). شتابی شدن . (یادداشت مؤلف ). || ورترنجیده و فراهم شدن پوست . (از ناظم الاطباء). انقباض . آب رفتن (جامه ). (از اقرب ا...