کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وراج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
وراج
/verrāj/
معنی
پرحرف؛ پرگو؛ بیهودهگو.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیهودهگو، پرچانه، پرچانه، پرحرف، پرگو، حراف، رودهدراز، مکثار، هرزهچانه، هرزهدرا، یاوهگو ≠ کمحرف
دیکشنری
babbler, chatterbox, chatty, gabby, garrulous, loquacious, magpie, talkative, talky, voluble
-
جستوجوی دقیق
-
وراج
واژگان مترادف و متضاد
بیهودهگو، پرچانه، پرچانه، پرحرف، پرگو، حراف، رودهدراز، مکثار، هرزهچانه، هرزهدرا، یاوهگو ≠ کمحرف
-
وراج
لغتنامه دهخدا
وراج . [ وِرْ را ] (ص ) از وَرّاج ، مبدل عربی اَرّاج . بسیار دروغگوی . ورغلاننده از مصدر اَرج و اَریج و اَریجَه به قیاس ور و ور زدن به وراج بدل شده . پرحرف . روده دراز. (فرهنگ فارسی معین ). || پرگوی . (یادداشت مؤلف ) : این زن کنجکاوو وراج از زیر و ب...
-
وراج
فرهنگ فارسی معین
(وِ رّ) (ص .) (عا.) پُر حرف ، روده دراز.
-
وراج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی؟: اَرّاج؟] [عامیانه] verrāj پرحرف؛ پرگو؛ بیهودهگو.
-
وراج
دیکشنری فارسی به عربی
ثرثار , کثير الکلام , مهذار
-
واژههای مشابه
-
وِرّاج
لهجه و گویش تهرانی
کسی که زیاد حرف میزند،پر حرف.
-
Coracias garrulous
سبزقبای وراج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از سبزقبائیان و راستۀ سبزقباسانان دارای پرهای سبز درخشان با جلای آبی و دم نسبتاً طویل و تیره
-
ادم وراج
دیکشنری فارسی به عربی
عقعق
-
واژههای همآوا
-
وِرّاج
لهجه و گویش تهرانی
کسی که زیاد حرف میزند،پر حرف.
-
جستوجو در متن
-
پر حرف
لهجه و گویش تهرانی
وِراج
-
حراف،پر حرف
لهجه و گویش تهرانی
وِراج
-
رودهدراز
واژگان مترادف و متضاد
پرحرف، پرگو، وراج